اینو فقط لایلا جونم بخونه . . .
البته جونم بودم
مثل همه شد
بعضی وقتا شک می کنم که بیدارم می گم همه اینا یه خوابه
لایلا یه خوابه
زندگی یه خوابه
من خواب میبینم
یه کابوس مرگبار
خوب بزار اصل مطلب رو بگم
لایلا خانوم :
حتما تا حالا اسم من رو هم فراموش کردید فدای سرتون مهم نیست ولی خودم رو فراموش نکنید من که حتی بعد از مرگمم نمی تونم فراموشتون کنم چون نمیتونم کس دیگه ای رو به جز شما رو دوست داشته باشم .
شاید همین روزا از گرمی شما با دیگران از سرما مردم .
میخوام بدونید که مثل یه دیوونه دوستون داشتم ولی حیف که نفهمیدید
دفعه قبل رگ دستمو زدم عوضیا نزاشتن از این عذاب راحت بشم
ولی
ایم دفعه رگ گردنمو میزنم که کارم به یه ثانیه هم نکشته
فکر می کردم می تونم آخر این داستانی که خدا واسم نوشته رو عوض کنم و آخر و عاقبتم این شد
هه
به قول معروف نمیشه تو کار خدا دخالت کرد
توی روم یا یه سایت دیگه نیومدم چون می دونستم به محض ورود من خارج میشید
وقتی این رو می خونید من دیگه جان به جان آفرین سپردم
نمی خواد ناراحت بشید یا خودتون رو سرزنش کنید ه هرچی باشه از دست یه کنه عوضی راحت میشید
روی دوتا چشمام گذاشتمت خودت نخواستی حالا زیر دیگران بودن رو تجربه کن
فقط کافیه دستم به این روزگار عوضی برسه حتی فکر کردن بهش هم دردناکه اونو تجزیش میکنم
می دونی چه حسی داره وقتی تو خیابون دست عشقت رو گرفتی یه ماشین بیاد و اون سوار اون ماشین بشه ؟
ولی من به تنها موندن عادت دارم چه بخوام چه نخوام تنها می مونم
چه تنها باشم چه اصلا نباشم البته نبودنم برای شما بهتره
بدون با هرکی دلت خواست می تونی باشی
من تو رو لایق خودم می دونستم ولی تو . . . .
من تو این مدت فقط واست یه بازیچه بودم تو بگو واسه من چی بودی . . . .
چه آدم ..................... هستم من احمق
نمی دونم چرا اصلا این رو نوشتم وقتی می دونم حتی اون کسی که باید ببینتش نمی خواد منو ببینه چه برسه به نوشته های من
عشقم
نفسم
بعد از من یا عاشق کسی نشو یا اگه هم شدی اول بهش اعتماد داشته باش تا مثل من سرش در نیاد
تو که منو نمی خواستی چرا به خودم نگفتی ؟
حتما باید از یه غریبه که البته واسه تو غریبه نیست بشنوم ؟
از اول به خودم گفتم به تو هم گفتم : گر همسفر عشق شدی مرد سفر باش هم منتظر حادثه هم فکر خطر خطر باش . . . . . .
ولی فقط صفحه کلیدم اینو شنید
خیلی دردناکه
یادمه مردم وقتی تو رفتی
هه دلم واسه اون بدبختی می سوزه که شب رفتن تو باهام دعوا کرد جای چشم و دهنشو عوض کردم
عشقم من دنیا رو به پات ریختم ولی تو فقط جواب چرای منو بده
چرا ؟
حتما سر درد گرفتی
یه خواهش داشتم : بعد از من با احساسات هیچ بدبختی بازی نکن
ختم کلام مرگ منه . . . .امروز 18/5/1393 ساعت 12 شب یه بدبخت از بدبختای دنیا کم میشه
من فقط یه احمق ساده لو بدبخت بیچاره آواره همه چی هستم .. .. .. .. ..
بدون هنوز دوست دارم بعد از من پارسا شاید باحات حرف بزنه که فکر نکنم
عشق...
ما را در سایت عشق دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : محمد امین laila1 بازدید : 221 تاريخ : شنبه 18 مرداد 1393 ساعت: 20:17